کد مطلب:161760 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:238

خطر اختلاط
آنچه امروز از زبان برخی از گویندگان دینی شنیده می شود و گاهی بر قلم برخی

از نویسندگان نیز رفته است، خلط میان این دو جایگاه است. این اختلاط باعث شده اولا: به علت عدم ظرفیت، از آنها موجودی ناقص در ذهن خود بیافرینند. و ثانیا: عملا آنها را از زندگی خویش خارج ساخته و امكان ارتباط عملی میان آنها و مردم را منتفی سازند. كه ضرر و زیان نتیجه دوم بسیار تاسف برانگیز است؛ یعنی درست برخلاف آنچه آنها در طول حیات خویش درصدد تحقق آن بودند. اگر اندكی بیندیشیم این انحراف در مورد قرآن نیز پدید آمده است. قرآنی كه به تصریح خود قرآن كتاب هدایت و راهنمای عملی بشر است و باید مو به مو در زندگی انسان پیاده شود و مورد عمل قرار گیرد. امروز بیشتر در رفع گرفتاریها و تحصیل ثواب برای مردگان و زندگان و یا تشریفات عادی و صوری مورد استفاده قرار می گیرد و یا خواندن آن، بیش از فهمیدن و درك كردن آن مورد توجه و تشویق است! در حالی كه مسلم آن است كه عمل به یك آیه قرآن، بیش از حفظ كردن تمامی آن و یا قرائت و تجوید آن محبوب شرع است و امروزه با این كه قرآن با بهترین


لحن و صوت و با بهترین چاپ و كاغذ و با بیشترین تیراژ در جامعه حضور دارد؛ ولی عملا مهجور و از زندگی عملی و اعتقادی مردم جداست! موارد بهره برداری و استفاده مردم از قرآن، غیر از آن است كه قرآن بدان جهت نازل شده است. عینا چنین برخوردی را درباره ائمه معصومین علیهم السلام نیز شاهدیم. و باید گفت به دلیل اختلاط میان مقام ثبوتی و اثباتی آنها، عملا آنها در میان ما مهجور و غریبند. موارد استفاده و توجه به آنها، غیر آن است كه آنها برای آن مامور شده اند! اگر معتقد باشیم كه رسالت پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام این بوده كه مردم وجود آنها را رازآلود و دست نایافتنی تلقی كنند و فقط در مقام دعا و نیایش و توسل و برای رفع گرفتاریها و قضای حوائج به آنها رجوع كنند، هر آنچه به مقام ثبوتی و یا تواناییهای غیر بشری آنها تاكید شود، این حالت فزونتر خواهد شد و گرایش بیشتر مردم را بدنبال خواهد داشت، درست آنچه امروز انجام می شود و در جامعه دینی ما به عنوان ملاك ارادت به معصومین علیهم السلام ارزیابی می گردد. ولی اگر معتقد باشیم كه رسالت آنها، تعلیم گفتاری و عملی چگونه زیستن است و هدایت و راهنمایی بشر سرلوحه رسالت و وظیفه آنهاست، هر چه در توصیف به مقام ثبوتی آنها تاكید كنیم، مردم را از این مرحله دورتر كرده ایم؛ زیرا تامین این هدف، نیازمند رابطه ای تاثیرپذیر میان مردم و معصوم است به گونه ای كه مردم احساس نمایند، توان همراهی و الگوگیری و تبعیت از آنها را دارند. به عبارتی دیگر نیازمند نگاه بشری و توصیف اثباتی است؛ یعنی مردم را باید با وجود تنزل یافته و مادی آنها آشنا ساخت و رابطه ای الگوپذیر میان آنها برقرار نمود، همانند رابطه یك فرمانده با افراد تحت امر خود و یا یك جلودار و پیشوا و امام با مامومین خود.